دعاى جامع الجوامع:
دعاى جامع از مولايمان اميرالمؤمنين على(عليه السلام) است كه فرمود: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به
من گفتند: يا على، اگر كسى اين دعا را بر صفحه هاى آهن بخواند، گداخته مى شوند! قسم به كسى كه
مرا به رسالت فرستاده است، اگر اين دعا بر آب روانى خوانده شود، ساكن گردد تا آن كه شخص مى تواند
روى آب راه برود! سوگند به كسى كه مرا به پيغمبرى فرستاده است، اگر كسى گرسنه و تشنه باشد، و
اين دعا را بخواند، خدا او را اطعام مى كند و او را سيراب مى گرداند. قسم به كسى كه مرا به پيغمبرى
فرستاده است، اگر شخصى اين دعا را بر كوهى بخواند كه ميان او و جايى كه اراده دارد مانع باشد، كوه
شكافته شود تا آن كه بتواند به جايى كه اراده دارد برود. به حقّ كسى كه مرا به پيامبرى فرستاده است،
اگر اين دعا بر ديوانه اى خوانده شود، عاقل شود. به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، اگر اين دعا بر زنى
كه دشوار مى زايد خوانده شود، بر او زائيدن آسان شود. به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، اگر كسى
اين دعا را بر شهرى بخواند كه آتش گرفته و خانه شخص ميان آن شهر باشد، خانه او نجات يابد و نسوزد.
قسم به كسى كه مرا به رسالت فرستاده است، اگر اين دعا را شخصى چهل شب جمعه بخواند، خدا
همه گناهانى را كه ميان او و ديگران باشد مى آمرزد. قسم به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، اگر كسى
اين دعا را بر پادشاه ظالمى بخواند، خدا آن پادشاه را مطيع او مى گرداند . به حقّ كسى كه مرا فرستاده
است، هر كسى در وقت خواب اين دعا را بخواند، خدا به اندازه هر حرفى از آن هزار هزار فرشته برمى انگيزد
كه روى هاى ايشان نيكوتر از آفتاب و ماه باشد كه از خدا براى او طلب آمرزش نمايند و براى او حسنه بسيار
مى نويسند و درجات او را والا مى كنند .
هر كس كه اين دعا را بخواند و بخوابد حتى اگر همه گناهان كبيره را مرتكب شده باشد، سپس بميرد،
شهيد در راه خدا خواهد بود اگر چه بى توبه بميرد كه خدا او و خانواده او و پدر و مادر و فرزندان او و مؤذن
مسجد و پيشنمازى را كه در مسجد با آن شخص نماز به جا مى آورد، به عفو و رحمت خود مى آمرزد.
دعا اين است:
اللَّهُمَّ إِنَّكَ حَيٌّ لاَ يَمُوتُ وَ صَادِقٌ لاَ يَكْذِبُ وَ قَاهِرٌ لاَ يُقْهَرُ وَ بَدِيءٌ لاَ يَنْفَدُ وَ قَرِيبٌ لاَ يَبْعُدُ وَ قَادِرٌ لاَ يُضَادُّ وَ غَافِرٌ لاَ يَظْلِمُ وَ صَمَدٌ لاَ يَطْعُمُ وَ قَيُّومٌ لاَ يَنَامُ وَ مُجِيبٌ لاَ يَسْأَمُ وَ جَبَّارٌ لاَ يُعَانُ وَ عَظِيمٌ لاَ يُرَامُ وَ عَالِمٌ لاَ يُعَلَّمُ وَ قَوِيٌّ لاَ
يَضْعُفُ وَ حَلِيمٌ لاَ يَجْهَلُ وَ جَلِيلٌ لاَ يُوصَفُ وَ وَفِيٌّ لاَ يُخْلِفُ وَ غَالِبٌ لاَ يُغْلَبُ وَ عَادِلٌ لاَ يَحِيفُ وَ غَنِيٌّ لاَ يَفْتَقِرُ وَ كَبِيرٌ
لاَ يُغَادِرُ وَ حَكِيمٌ لاَ يَجُورُ وَ وَكِيلٌ لاَ يَحِيفُ وَ فَرْدٌ لاَ يَسْتَشِيرُ وَ وَهَّابٌ لاَ يَمَلُّ وَ عَزِيزٌ لاَ يُسْتَذَلُّ وَ سَمِيعٌ لاَ يَذْهَلُ وَ
جَوَادٌ لاَ يَبْخَلُ وَ حَافِظٌ لاَ يَغْفُلُ وَ قَائِمٌ لاَ يَسْهُو وَ دَائِمٌ لاَ يَفْنَى وَ مُحْتَجِبٌ لاَ يُرَى وَ بَاق لاَ يَبْلَى وَ وَاحِدٌ لاَ يُشْبِهُ وَ
مُقْتَدِرٌ لاَ يُنَازَعُ يَا كَرِيمُ الْجَوَادُ الْمُتَكَرِّمُ. يَا ظَاهِرُ يَا قَاهِرُ أَنْتَ الْقَادِرُ الْمُقْتَدِرُ يَا عَزِيزُ الْمُتَعَزِّزُ يَا مَنْ يُنَادَى مِنْ كُلِّ فَجّ
عَمِيق بِأَلْسِنَة شَتَّى وَ لُغَات مُخْتَلِفَة وَ حَوَائِجَ مُتَتَابِعَة وَ لاَ يَشْغَلُكَ شَيْءٌ عَنْ شَيْء. أَنْتَ الَّذِي لاَ يُفْنِيكَ الدُّهُورُ وَ
لاَ تُحِيطُ بِكَ الاَْمْكِنَةُ وَ لاَ تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ يَسِّرْ لِي مَا أَخَافُ عُسْرَهُ وَ فَرِّجْ عَنِّي
مَا أَخَافُ كَرْبَهُ وَ سَهِّلْ لِي مَا أَخَافُ حُزُونَتَهُ سُبْحَانَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
خداوندا ! تو زنده اى و نمى ميرى. راست گويى و دروغ نمى گويى. غلبه كننده اى و مغلوب نمى شوى.
ايجادكننده اى و تباه نمى گردى. نزديكى كه دور نمى شود. توانايى كه كسى خلاف تو كارى نمى كند.
آمرزنده اى كه بدو ستم نمى شود. مقصود در حاجت هايى. كسى چيزى به تو نداده و به خود برپايى.
نمى خوابى و برآورنده حاجت هايى و دلگير نمى شوى. صاحب جبروتى كه يارى نمى شوى. بزرگى كه خوار
نمى شود. بزرگى. دانايى كه از غير ياد نمى گيرد. توانايى و ناتوان نمى شوى. بردبارى و شتاب نمى كنى.
بزرگى كه به تعريف درنمى آيى. وفاكننده به وعده هايى و خلف نمى كنى. غلبه كننده اى و مغلوب نمى
شوى. عدالت كننده اى و ظلم نمى كنى. توانگرى و فقير نمى شوى. بزرگى و كوچك نمى شوى. حكم كننده
اى كه ستم نمى كنى. معتمدى كه خيانت نمى كنى. يكتايى كه مشورت نمى كنى. بخشنده اى كه از
بخشش خسته نمى شوى. عزيزى و خوار نمى شوى. شنوايى و غافل نمى شوى. بخشنده اى كه بخل
نمىورزى. نگاهدارنده اى كه غافل نمى گردى. به امور خلايق رسيدگى مى كنى و فراموش نمى كنى.
هميشه اى و نابود نمى شوى. پنهانى و ديده نمى شوى. باقى اى و نابود نمى شوى. يكتايى كه مانند ندارى.
بسيار توانايى كه ضعيف نمى شوى.
اى كرم كننده، بخشنده، بسيار كرم كننده، اى آشكار، اى غلبه كننده، تويى تواناى بسيار، با قدرت، اى عزيز،
بسيار عزيز، اى كسى كه از هر درّه و بيابان بى پايان به زبان هاى مختلف و لهجه هاى متفاوت و براى حاجت
هاى پياپى خوانده مى شوى.
تو را مشغول شدن به چيزى، از متوجّه شدن به چيزى ديگر باز نمى دارد. گذشت زمان هاتو را نابود نمى كند.
جا و مكان ندارى. تو را چرت و خواب فرا نمى گيرد. رحمت فرست بر محمّد و بر آل او و آسان گردان بر من
دشوارى هايى را كه مى ترسم. دور كن از من اندوه هايى را كه مى ترسم. آسان گردان بر من آنچه را كه
از ناهموارى آن مى ترسم.
منزّهى تو. نيست خدايى مگر تو. من از جمله ستمكاران هستم، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان، بر من رحم
كن!
منبع : مهج الدعوات ص 103 – بحارالانوار ج 92 ص 390